خبرگزاری مهر-گروه هنر-نیوشا روزبان: فیلم سینمایی «برادرم خسرو» به کارگردانی احسان بیگلری از جمله فیلم هایی است که با رویکرد سایکودرام تولید شده است، این فیلم در بخش «نگاه نو» سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد و داستان خسرو با بازی شهاب حسینی است که دچار بیماری دو قطبی است و برای مدتی به خانه برادر خود ناصر با بازی ناصر هاشمی می رود. در این اثر سینمایی بازیگرانی چون شهاب حسینی، ناصر هاشمی، هنگامه قاضیانی و بیتا فرهی حضور دارند. «برادرم خسرو» هم اکنون در سینماهای کشور در حال اکران است.
از احسان بیگلری و ناصر هاشمی دعوت کردیم تا درباره این فیلم سینمایی گفتگو کنیم که در بخش اول این نشست درباره شخصیت پردازی ناصر با بازی ناصر هاشمی صحبت کردیم و اینکه رفتارهایی که از او در قبال برادر بیمارش سر می زند تا چه اندازه ممکن است توسط هر یک از ما اگر در چنان موقعیت هایی قرار بگیریم تکرار شود.
در بخش دوم این مصاحبه احسان بیگلری اعتراض خود نسبت به شرایط اکران در سینمای کشور را بیان می کند و معتقد است که تبلیغات در تلویزیون بسیار گران است و همین مساله سبب می شود تا مردم نسبت به اکران فیلم های سینمایی آگاه نشوند. ناصر هاشمی نیز در بخشی از این مصاحبه درباره شخصیت ناصر صحبت می کند و معتقد است به این شخصیت در فیلمنامه به خوبی پرداخت شده؛ فردی که در عین تحصیلات بالایی که دارد یک فرد کاملا عامی است.
با ما در این مصاحبه همراه شوید:
*آقای هاشمی شخصیت ناصر به گونه ای است که حتی مخاطب خود را جای او می گذارد و این سوال را از خود می پرسد که اگر چنین شرایطی بود او نیز چنین برخوردی از خود نشان می داد یا خیر؟
ناصر هاشمی: به نظرم یکی از جذابیت های این نقش این بود که نویسندگان فیلمنامه خواسته بودند ابعاد بیشتری به شخصیت ناصر بدهند و یکی از مهارت های نویسندگان این بود که ناصر را تحصیلکرده و متخصص نشان دادند، اما این فرد با اینکه در سطح بالای جامعه قرار دارد ولی یک فرد عامی است و تحت هیچ شرایطی نمی تواند یک قدم به سمت رهایی بردارد و این نکته قابل توجهی است که شخصیتی را خلق کرده اند که از او انتظار نمی رود برخی از کارها را انجام دهد. ما با دیدن برخوردهای ناصر با خود فکر می کنیم که فرهنگ افراد تحصیلکرده کجا رفته است؟ اینکه ابعاد این شخصیت باز می شود و آدم های بیشتری می توانند با آن ارتباط برقرار کنند نیز یکی دیگر از نقاط قوت این فیلم است. به معنای دیگر در عین بسته بودن شخصیت ناصر، ابعاد مختلفی دارد و این مساله یک نکته بسیار مثبت برای فیلمنامه است. البته برخوردهای ناصر حتی برای من که آن را بازی کردم قابل قبول نیست و نمی توانم بپذیرم که یک شخصیت با چنین جایگاهی چنین رفتارهایی را انجام دهد.
*فیلم دو سکانس خیلی مهم دارد؛ سکانس اول در آشپزخانه که ناصر، خسرو را کتک می زند و سکانس دوم دعوا در اتاق ناصر بین دو برادر است، بی شک فیلمبرداری این دو سکانس بسیار سخت بود.
هاشمی: هنگامی که فیلمنامه را می خواندم با خودم فکر می کردم که این دو سکانس را چگونه می توان کار کرد اما با توجه به اینکه همه چیز آماده شده بود توانستیم بخصوص سکانس دعوا در اتاق را به راحتی و البته با دقت بسیار اجرا کنیم.
احسان بیگلری: سختی سکانس دعوا در اتاق ناصر بیشتر از لحاظ استرس نسبت به انجام شدن آن بود؛ چراکه ما فقط یک بار می توانستیم این سکانس را فیلمبرداری کنیم.
هاشمی: البته سکانس آشپزخانه نیز تنها یک بار گرفته شد.
بیگلری: در واقع صحنه آشپزخانه را آنقدر تمرین کردیم تا در نهایت توانستیم یک بار آن را بگیریم.
هاشمی: برخی از سکانس ها وجود دارد که می توان بارها آن را فیلمبرداری کرد اما انجام این کار برای بار چندم سخت می شد.
*در سکانس آخر فیلم که خسرو متوجه شد اتفاقات رخ داده تقصیر ناصر است، مخاطب با خود فکر می کند همین الان است که خسرو به ناصر حمله کند اما در نهایت این حس القا می شود که خسرو ناصر را بخشیده است.
بیگلری: این سکانس با برداشت های متفاوتی از سوی مخاطبان همراه بود، به عنوان مثال آقای برق نورد حس کرده بود که وقتی خسرو کلاه خود را پایین می کشد انگار که می گوید «دارم برات» یعنی این جریان در ذهن خسرو ادامه دارد. برق نورد معتقد بود که اگر در این سکانس خسرو یک ضربه به ناصر می زد و فیلم به تیتراژ می رفت، جذاب تر بود.
*فکر می کنم این برداشتی است که مخاطب از دیدن چنین فیلم هایی انتظار دارد و معتقد است شخصیت داستان باید چنین برخوردی انجام دهد.
بیگلری: ولی من نمی خواستم چنین واکنشی در فیلم وجود داشته باشد بلکه می خواستم صحنه به گونه ای باشد که تماشاگر خودش شرایط نهایی را بسازد. به هر حال خسرو به دلیل حضور خواهرش در ماشین یا مراعات حال خواهرش را می کند یا صبر می کند تا در آینده این برخورد را پاسخ دهد و یا سعی می کند همه چیز را رها کند و چشمش به چشم برادرش نیفتد.
هاشمی: برداشت از این سکانس، بستگی به درون و روحیه هر فرد دارد. مخاطبانی که به گونه ای در عرصه هنر فعالیت می کنند با خسرو همراه می شوند و حق را به او می دهند چرا که از نظر این گروه از افراد، خسرو یک آدم رها است که به سادگی به زندگی خود ادامه می دهد اما ناصر یک آدم کاملا معمولی است که نمونه آن در جامعه بسیار فراوان است.
در جامعه امروز ما، افرادی پایبند به قواعد و رفتارهای خودشان وجود دارند و نمی خواهند چارچوب هایشان از بین برود و فیلم در حقیقت این گروه از افراد جامعه را به چالش می کشدبیگلری: من از اول می دانستم که در این فیلم گرایش بیشتر به خسرو است و معتقدم که به سمت خسرو بودن، جهان بینی فیلم است. البته در این میان افراد عقل گرایی را می شناسم که کاملا به ناصر حق داده اند و خسرو را نمی پذیرند. این درحالی است که آدم های احساسی و کسانی که رهاتر فکر می کنند به خسرو حق می دهند. نباید فراموش کرد که در جامعه امروز ما، افرادی پایبند به قواعد و رفتارهای خودشان وجود دارند و نمی خواهند چارچوب هایشان از بین برود و فیلم در حقیقت این گروه از افراد جامعه را به چالش می کشد.
بسیاری از افراد ساز زدن، رهایی و از مرز خارج شدن خسرو را نمی پسندند و حتی اگر به خشونت هم بینجامد باز هم می خواهند خسروها را کنترل کنند. من با این افراد برخورد داشته ام و رفتار آنها تعجب می کنم.
*کمی درباره ساخت موسیقی این فیلم توضیح دهید، دلیل انتخاب موسیقی کلاسیک در این فیلم چه بود؟
بیگلری: «برادرم خسرو» از جمله فیلم هایی است که از ابتدا موسیقی داشت و نسبت به روحیه و منش کاراکترهای ناصر و خسرو این موسیقی ها انتخاب شد. البته بخشی از انتخاب موسیقی ها مربوط به علاقه من به نوع موسیقی های کلاسیک بود که همیشه به دنبال استفاده از آن بودم و این فیلم و آن فضای خانه فرصتی شد تا از آن استفاده کنم. با توجه به اینکه از ابتدای فیلم بحث موسیقی کلاسیک در این خانه پیش می آید تصمیم گرفتیم تا از موسیقی های کلاسیک جهان استفاده کنیم. در این فیلم قطعاتی از واگنر و جوزپه وردی پخش می شود. در کنار آن حامد ثابت نیز بعد از دیدن فیلم با شنیدن موسیقی هایی که انتخاب کردیم از ما خواست که موسیقی های انتخاب شده باقی بماند و خودش نیز برای بخش های دیگر فیلم موسیقی بسازد. زمانی که حامد ثابت این حرف را زد از همکاری با او در این پروژه لذت بردم. ما در این فیلم ناصر را با موسیقی های کلاسیک و آرام همراهی می کنیم و موسیقی که برای خسرو استفاده شده است، موسیقی اعتراض است.
*آقای هاشمی به عنوان یک بازیگر تا چه اندازه برای به تصویر کشیدن ناصر دستتان باز بود؟
هاشمی: معتقدم فیلمنامه اساس یک کار است و من هرچه بخواهم انجام دهم باید از روی فیلمنامه انجام دهم. خواندن ها و فکر کردن ها درباره شخصیت ناصر و فضایی که در آن زندگی و کار می کرد، به من کمک کرد تا بتوانیم یک شخصیت مناسب پیدا کنیم. بیشترین آگاهی از شخصیت از خود متن فیلمنامه برای من در می آید و در کنار آن گفتگو با کارگردان و درک آنچه که در ذهن او وجود دارد، همچنین استفاده از چیزهایی که به صورت ناخودآگاه در من وجود دارد، سبب می شود تا شخصیت مورد نظر را پیدا کنم. من به کارگردان می گویم که شخصیت مورد نظر را اینگونه می بینم و این کارگردان است که می گوید درست می بینم یا خیر. زمانی که من تجربه و کار خود را در اختیار کارگردان می گذارم، کارگردان نیز به من جهت می دهد و شخصیت مورد نظر کامل می شود.
من به کارگردان می گویم که شخصیت مورد نظر را اینگونه می بینم و این کارگردان است که می گوید درست می بینم یا خیرالبته این را هم باید بگویم که نقش ناصر به گونه ای برجستگی داشت که نیاز به بحث کردن با کارگردان نبود. در این میان یک جاهایی مربوط می شد به دیدگاه بازیگر یا کارگردان که در مواردی با یکدیگر گفتگو می کردیم. من در این میان چندان به درگیری های دو برادر فکر نمی کردم و معتقد بودم هرچه این موارد را کلی تر کنیم تاثیرگذارتر می شود. با توجه به اینکه آقای بیگلری کارگردان و نویسنده این اثر بودند و مهارت های این کار را داشتند و با توجه اینکه یک فرد اندیشمند است به خوبی می توانستیم با یکدیگر بحث کنیم و دیدگاه های یکدیگر را دریافت کنیم تا بدانیم چه کاری انجام دهیم.
* این روزها بسیاری از کارگردانان چه کسانی که اولین اثر سینمایی خود را اکران می کنند و چه هنرمندانی که سال ها تجربه اکران داشته اند از وضعیت نمایش فیلم های خود ناراضی هستند. شما اکران «برادرم خسرو» را چگونه ارزیابی می کنید؟
بیگلری: متاسفانه این روزها هیچ فیمسازی از جریان اکران راضی نیست. اکران فیلم ما نزدیک به یک سال و نیم عقب افتاد و هر وقت خبری تازه از آن منتشر می شد فیلم اکران نمی شد و هر بار دلایل مختلفی برای آن می آوردند که من چندان این دلایل را درک نمی کردم، تنها دلیلی که درک کردم این بود که این فیلم نمی تواند در کنار «فروشنده» اکران شود چرا که دو فیلم با یک بازیگر در یک زمان اکران شود، چندان درست نیست. من دوست داشتم فیلم با باز شدن فضای دانشگاهی اکران شود تا بتواند آن گروه از مخاطبان را جذب کند که متاسفانه این اتفاق رخ نداد.
متاسفانه تلویزیون ایران نیز چندان بازخورد ندارد، در چنین شرایطی تبلیغ فیلم در شبکه های جم را غیرقانونی اعلام کردند در حالی که این شبکه با تبلیغات خود سینمای ما را زنده کرد به گونه ای که حتی در روستاها نیز فهمیدند ایران سینما دارد و باید بروند و فیلم ببینندالبته، تهیه کننده تمام تلاش خود را برای اکران فیلم انجام داد و در چنین شرایطی باید پخش کننده توضیح دهد که چرا فیلم به موقع اکران نشده است. علاوه بر آن مساله صف اکران وجود دارد که این صف بسیار طولانی است، سینمای ایران بیش از ۱۰۰ فیلم در سال تولید می کند و همه می خواهند فیلمشان اکران شود و در این میان تعداد پخش کنندگان محدود است و فیلم های پرفروش همیشه زودتر اکران می شود و فیلم هایی از جنس «برادرم خسرو» در شرایط خاص تری اکران می شوند. این درحالی است که «برادرم خسرو» سوپراستار دارد و شما فکر می کنید فیلم هایی که سوپراستار هم ندارند در چه شرایطی اکران می شوند!
فکر می کنم باید تعداد سالن های سینمایی به قدری باشد که وقتی تعداد بالایی فیلم تولید می شود دیگر نگران این نباشیم که فیلم ها چگونه اکران شوند. متاسفانه ما هنوز نتوانسته ایم در سینمای ایران به یک سیستم درست و با برنامه در زمینه اکران دست پیدا کنیم. در کنار آن این سینمادار است که تصمیم می گیرد که چه فیلمی اکران می شود و این درست نیست. مگر سینمای ایران سینمای هالیوود است که بخواهیم مانند آن تصمیم بگیریم. سینمادار معلوم است که چه فیلم هایی را اکران می کند و در این میان فیلم هایی که ممکن است در جذب مخاطب کمی ضعیف باشند کمتر اکران می شوند. در چنین شرایط سختی همین که فیلم اکران می شود جای خوشحالی برای فیلمساز دارد یعنی فیلمساز را به شرایطی می رسانند که فیلمساز از اکران اثر خود در هر شرایطی خوشحال می شود.
* «برادرم خسرو» چرا از تبلیغات تلویزیونی و شهری استفاده نکرد، درحالی که «شهر فرش» یکی از حامیان این پروژه بود.
بیگلری: این فیلم در شرایطی اکران شده است که نه بیلبورد و نه تبلیغات تلویزیونی دارد. البته این فیلم تنها یک هفته تبلیغات تلویزیونی داشت اما متاسفانه بعد از آن دیگر به ما تبلیغات ندادند. متاسفانه هزینه های تبلیغات شهری و تلویزیونی بسیار سنگین است و تهیه کننده نیز نگران آن است که آیا هزینه تبلیغات باز می گردد یا خیر. در چنین شرایطی چگونه می توان انتظار داشت که مردم از اکران یک فیلم آگاه شوند. متاسفانه تلویزیون ایران نیز چندان بازخورد ندارد، در چنین شرایطی تبلیغ فیلم در شبکه های جم را غیرقانونی اعلام کردند در حالی که این شبکه با تبلیغات خود سینمای ما را زنده کرد به گونه ای که حتی در روستاها نیز فهمیدند ایران سینما دارد و باید بروند و فیلم ببینند!
هاشمی: «برادرم خسرو» یک فیلم بی خاصیت نیست و نسبت به تبلیغات آن سستی صورت گرفته است. همه کسانی که این فیلم را دیده اند از این اثر خوششان آمده است اما تبلیغات مناسبی برای اکران یک فیلم خوب فراهم نشده است.
بیگلری: مجموعه شهر فرش برای این فیلم ۴۰۰ میلیون تومان هزینه کرده که بسیار کار خوبی کرده است. این مجموعه در حال حاضر نزدیک به ۲۰۰ تابلو در سطح شهر دارد اما هیچ کدام از این تابلوها را برای تبلیغ به ما ندادند و در نهایت نیز گفتند که سیاست های اقتصادی این مجموعه مانند گذشته نیست و دیگر برای آنها بازگشت این ۴۰۰ میلیون مهم نیست. در حالی که این ۴۰۰ میلیون زندگی آدم های بسیاری را تغییر می دهد اما برای آنها مهم نیست ولی برای من فیلمساز مهم است که فیلمم دیده شود.
متاسفم برای رسانه ملی که بازخوردی در مخاطب خود ندارد و حتی تیزرهای آن نیز تاثیرگذار نیست. به جای اینکه تحقیق کند چرا مردم شبکه های جم را ترجیح می دهند می رود و جلوی تبلیغات سینمایی را می گیرد اما همچنان تبلیغات ماست و دوغ در ماهواره ادامه دارد. چرا تبلیغ ماست و دوغ در این شبکه مجاز است اما تبلیغ فیلم ها در این شبکه ممنوع است. اگر نگران این تبلیغات در شبکه های جم هستید، یک کانال خصوصی ایجاد کنید که ما نیز بتوانیم تبلیغات فیلم های خود را در آن نمایش دهیم.
زمان اکران «برادرم خسرو» به بسیاری از سینماهای تهران سر زده و به چشم خود دیده ام که سانس این فیلم به اثر دیگری اختصاص داده شده است. دلیل سینماداران این است که مردم از یک فیلم استقبال بیشتری می کنند پس سانس فیلم های دیگر نیز به آنها داده می شود. در این میان فیلم های غیر کمدی چگونه باید فروش داشته باشند؟ به جایی رسیده ایم که برای فروش فیلم خود باید پروپاگاندا داشته باشیم و در غیر این صورت اکران فیلم با مشکل مواجه می شود.
نظر شما